بانک انواع مقالات دانشجویی

دانلود انواع مقالات و پروژه های دانشجویی

بانک انواع مقالات دانشجویی

دانلود انواع مقالات و پروژه های دانشجویی

تحقیق مردم شناسی اماکن مذهبی تاریخی شهر صائین قلعه



عنوان : تحقیق مردم شناسی اماکن مذهبی تاریخی شهر صائین قلعه

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
مقدمه 
فصل اول طرح تحقیق، کلیات طرح و مسأله آن
طرح مسئله
موضوع تحقیق
هدف تحقیق
انگیزه تحقیق
ضرورت تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نحوه جمع آوری اطلاعات
فرضیات تحقیق
تعریف مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه
گرایش 
کشش
امامزاده
ضریح
حرم
گنبد
نذر
قربانی
وقف
دعا
صائین قلعه
زیارت
روز زیارت
توسل و شفاعت
فصل دوم: شناخت کلی شهر صائین قلعه(جامعه مورد تحقیق)
پیشینه تاریخی
موقعیت جغرافیایی
ویژگیهای طبیعی
ناهمواریها
آب وهوا
بادها و اثرات آن
منابع آب
پوشش گیاهی
زندگی جانوری
ویژگیهای اقتصادی:
دامپروری
صنایع
راهها
ویژگیهای انسانی:
هرم سنی
ویژگیهای سیاسی
آثار تاریخی
مراکز آموزشی، مذهبی، تفریحی و    
فصل سوم: تئوری و ادبیات تحقیق
دین و اعتقادات دینی
شکل گیری دین
الف) ادیان ابتدائی:
نیاپرستی
توئیسم
آنی میسیم
فتسیزم
مانا و تابو
سحر وجادو
ب) ادیان قدیم یا تعدد خدایان
ج) ادیان متکی بر یکتا پرستی
1- دین یهود:
اماکن مقدس، مناسک دینی و آئین عبادت قوم یهود
2-دین مسیح:
عقاید در دین مسیح
مهمترین مناسک و شعائر دین مسیح
3- دین زرتشت:
اماکن مقدس، مناسک دینی  در زرتشت
4- اسلام:
مناسک دینی و عقاید و اعتقادات در دین اسلام
وظایف و تکالیف مسلمانان و اماکن مقدس
د- مرحله عرفان
- آئین قربانی
-اقسام قربانی
- آئین قربانی در ایران
- نتیجه گیری از این فصل
فصل چهارم: شناخت زیارتگاههای مورد تحقیق
پیش گفتار
1- امام زاده یعقوب(ع)
-پیشیننه تاریخی
- بنای اولیه امام زاده یعقوب(ع)
- بنای کنونی امام زاده یعقوب(ع)
- ضریح
- نحوه اداره امام زاده یعقوی(ع)
- موقوفات
-زائر سرا
- قربانی
-نذورات
- محل مخارج نذورات
2- امام زاده یحیی (ع)
- مشخصات بنا
- زیارت نامه امام زاده یحیی
3- امازاده قاسم و سارا(ع)
فصل پنجم: باورها و کارکردهای زیارتگاهها:
-باورهای زیارتگاهها
- کارکردهای زیارتگاهها
1- کارکرد مذهبی
2- کارکرد تاریخی
3- کارکرد هنری
4-کارکرد روانشناسی
5- کارکرد سیاسی
6- کارکرد اقتصادی
7- کارکرد اجتماعی و فرهنگی
فصل ششم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق و نتیجه گیری
-نمونه پرسشنامه
- جداول
- تجزیه و تحلیل یافته ها
- نتیجه گیری
- فهرست منابع و مأخذ
چکیده انگلیسی
فصلف اول:
طرح تحقیق، کلیات طرح و مسأله آن
 
مقدمه:
در این تحقیق که نوعی تحلیل مردم شناسی است سعی شده است تا موضوع مورد مطالعه که شهر صائین قلعه و اماکن مذهبی تاریخی آن از جهات مختلف، جمعیتی جغرافیایی، فنون، اقتصاد، دین، زبان، عادات، آداب و رسوم و     مورد بررسی و شناخت قرار گیرد  مردم شناسی می تواند در این بررسی یک جامعه ابتدائی یا روستایی یا جوامع صنعتی مدرن را مورد مطالعه قرار دهد  و از گرایش های مهمی که در زمره ی مهمترین تفکرات مردم شناختی هستند یعنی تکامل گرایی، که در جستجوی آن است که جای انسان را در بین سایر انواع حیوانات تعیین کند، که توسعه فرهنگی را منشعب از چند مرکز ایجاد و ابداع بداند و کارکرد گرایی که همه وقتش را بر روابط کارکردی بین ویژگیهای فرهنگی مختلف درنهادهای اجتماعی متمرکز نموده و ساخت گرایی و     استفاده نماید  «پیشین»
طرح مسئله
یکی از مشخصه های ادیان، ادیان چه ابتدائی و یا ادیان الهی، مسأله تقدس است  در هر دینی جاذبه های قدسی وجود دارد و مردمان آن جوامع نسبت به آن موارد و مکانهای مقدس احترام و ارزش معنوی قائل هستند، و اعمال خاصی را برای آن مکانها در نظر گرفته اند و با دقت سعی در انجام آن اعمال در آن اماکن می باشند  مردم دیندار در هر آئینی برای بازدید و زیارت و انجام اعمال مربوط به آن در زمان مناسبی به آنجا مراجعه و به وظایفی که مطابق با آداب و رسوم آئینشان آئینشان است عمل می کنند  در کشور ما نیز که مردم پیرو دین اسلام و مذهب تشیع هستند، مکانهای مقدسی بسیاری در نقاط مختلف کشور بصورت، قدمگاه، مزارمطهر، اقامتگاه، از امامان و اولاد آنها پراکنده شده است  وبه مردم سالانه بصورت انبوه حتی با طی مسافتهای طولانی خود را به این اماکن می رسانند  به آنها متوسل می شوند، زیارت می کنند و نذر قربانی به جای می آورند  در جامعه مورد مطالعه ما یعنی صائین قلعه که یکی از شهرهای استان زنجان با قدمت بسیار می باشد و با وجود چنین امکن مقدسی بصورت امامزاده، ما شاهد حضور گسترده مردم بری عرض ارادت، دعا، نیایش، توسل ، هستیم که در این تحقیق سی در شناخت این گرایش ها تجزیه و تحلیل مربوط به آن می باشیم
 
1- موضوع تحقیق:
تحلیل مردم شناسی اماکن مذهبی تاریخی شهر صائین قلعه
2-هدف تحقیق:
شناخت اماکن مذهبی و تاریخی صائین قلعه و معرفی گذشته تاریخی  تحولاتی که در این شهر و اماکن مقدس و مذهبی آن روی داده، آشنا کردن مردم با خصوصیات جغرافیایی، اقلیمی، اقتصادی، منطقه، شناخت امکانات بالقوه مادی و معنوی و وادار نمودن افراد، برای تحقق بخشیدن و بالفعل کردن آنها، شناخت تأثیرات  و کارکردهای مختلف ، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، روانی اماکن مذهبی و امام زاده ها و علل گرایش مردم به زیارت و احترام این اماکن، و همچنین شناخت آداب و رسوم مختلف، در مورد زیارت، نذر، قربانی، میهمانی، مراسم جشم، شادی، تفریح، عزاداری    که در این اماکن توسط زائرین صورت می گیرد
3- انگیزه تحقیق:
با نظر به این که در کشور ما با توجه به دین و آیین و مذهب مردم، گرایش و کشش زیادی به مسئله مقدس بودن اماکن مذهبی و زیارت آن اماکن وجود دارد  و این گرایش و احترام در جامعه مورد تحقیق ما بصورت گسترده مشاهده می شود سعی در پژوهش و تحلیل این مسأله بر آمده ایم
 
4- ضرورت تحقیق:
زندگی اجتماعی مردم از طریق تعاملات اجتماعی میان افراد گسترده می شود  تعامل اجتماعی یعنی تمایل افراد به برقراری رابطه با یکدیگر، که از فطرت انسانس آنها ناشی می شود، و باعث وحدت و گسترش روابط اجتماعی و همبستگی میان اعضاء جامعه می گردد  واسطه تعامل میان افراد معانی هستند و معانی شامل رفتارهای مختلف فرهنگی ، مذهبی و دینی، اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی می باشند  فرهنگ دینی و رفتارها و مراسم مذهبی، بخشی از زندگی اجتماعی مردم می باشند
و در تعاملات اجتماعی، بعنوان واسطه باعث گسترش روابط افراد می شود  دعا، نیایش، نماز، زیارت، عزاداری بصورت دسته جمعی انجام می گیرد  و ما همواره در اماکن مذهبی، مانند مساجد، امام زاده ها، مرقد امامان، این اعمال را مشاهده می کنیم  در اماکن مقدس و مذهبی جامعه مورد تحقیق، یعنی امام زاده ها، زائرین زیادی برای زیارت، دعا، نیایش، انجام نذر، قربانی، تفریح، عزاداری حضور پیدا می کنند، و در مواردی شاهد کرامات، و معجزات در این اماکن هستیم  لذا شناخت این اعمال و رفتارها و معجزات و کرامات امام زاده ها که از عناصر فرهنگ دینی و اجتماعی هستند، و معرفی آنها به مردم و ارتقاء فرهنگ زیارت، ضرورت پژوهش را بیشتر نمایان میکند  و از طرف دیگر چون تاکنون تحقیقی جامع از خصوصیات و ویژگی های، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شهر صائین قلعه و اماکن مذهبی آن صورت نگرفته است، ضرورت دیگری را برای این تحقیق ایجاد می کند
5- روش تحقیق:
روش میدانی - مشاهده مشارکت آمیز، مصاحبه، و مطالعه ی اسناد و منابع از دیدگاه مکتب کارکرد گرایی است ] چرا که در این مکتب جامعه به صورت کلی در نظر گرفته می شود، که از اجزائی تشکیل شده و هر جزء در ارتباط با هم در جهت بقای کل نظام، کارکردی را بر عهده دارند  در این مکتب در تعریف فونکسیون آمده برآورده شدن یک نیاز بوسیله یک عمل دکتر مهرداد نوابخش 1382[  بطوریکه نیازهای روحی و روانی انسان از طریق عمل عبادت، قرائت قرآن- یاد خدا-زیارت ائمه، تذر، قربانی و غیره ارضاء می شود
6- جامعه آماری: جامعه آماری در این تحقیق عبارتند از: کلیه افرادی که برای زیارت و انجام اعمال خاص به این اماکن مقدس، یعنی امام زاده یعقوب(ع) امام زاده یحیی(ع) امام زاده قاسم و سارا(ع) مراجعه می کنند
7- روش نمونه گیری: از روش نمونه گیری تصادفی ساده یا اتفاقی با در نظر گرفتن سن و جنس میزان تحصیلات افراد مراجعه کننده به امام زاده ها و اماکن مقدس استفاده شده است
8- حجم نمونه: حجم نمونه 60 نفر است، که در سطح منطقه از 60 نفر به صورت تصادفی ساده یا اتفاقی اطلاعات مورد نظر کسب شده است
9- شیوه های جمع آوری اطلاعات: شیوه های جمع آوری اطلاعات در این تحقیق عبارتند از 1-مصابحه2- مشاهده مشارکتی 3- عکسبرداری4-مطالعه اسناد و منابع
10- مشکلات تحقیق: مشکلات مادی تحقیق در انجام آن دشواریهائی را ایجاد می کند، عدم وجود افراد آگاه و مطلع در زمینه موضوع تحقیق در جامعه که بتوانند اطلاعات دقیق و جامعی در زمینه های تحقیقی ارائه دهند
- فرضیات تحقیق:
1- آیا علت توجه و گرایش مردم به این اماکن (امام زاده ها) به خاطر انتساب آنها به ائمه و امامان معصوم (ع) و علاقه به آنهاست؟
2- آیاعلت گرایش مردم به اماکن مقدس و مذهبی و انجام اعمال و آداب رسوم مختلف، برای رفع مشکلات مادی و روحی و روانی می باشد؟
3- آیا معجزات و کرامات این امام زاده ها بیشتر باعث جلب توجه مردم و زیارت این اماکن می گردد؟
4- آیا مردم بیشتر برای گذارندن اوقات فراغت، و تفریح به این اماکن توجه دارند؟
5- آیا برای دست یافتن به موقعیت برتر، سیاسی، اجتماعی، شهرستان در منطقه به این اماکن توجه می گردد؟
6- آیا برای رسیدن به آرامش روحی و روانی، مردم به اماکن مقدس و امام زاده ها روی می آورند؟
7- آیا مردم بر اساس عرف و عادت، و رسم محلی به زیارت این اماکن می روند؟
8- آیا امام زاده ها و تقدس آنها نزد مردم ایران، جانشین برای پیران و موبدان اعصار پیش بوده است؟
چون این تحقیق از دیدگاه مکتب کارکرد گرائی صورت گرفته است، بایستی الگو و مدل کارکردی مورد توجه قرار گیرد، بنابراین ارائه الگو و مدل در این تحقیق بر اساس فونکسیون و کارکرد صورت خواهد گرفت،] برای فهم کارکرد و فونکسیون مستقیم ترین راه این است که اثر و نتیجه هر پدیده را به صورت معلول ببنیم  [ « غلام عباس توسلی 1370-ص 216»
بطور مثال در این تحقیق، زیارت اماکن مقدس و امام زاده ها چه اثر و فایده ای را دارد؟
در جواب گفته می شود که کارکرد زیارت طبق تحقیق، باعث آرامش روحی و روانی افراد، انجام آداب رسوم مختلف، ارج و احترام بیشتر به این اماکن، ایجاد انواع روابط و تشریفات مختلف در افراد می شود  که نتیجه آن شامل توجه بیشتر مردم و حتی مسئولین به این اماکن تلاش جامعه خواهد شد  لذا مسأله زیارت در این اماکن تأثیر زیادی در کل نظام اعتقادی افراد دارد و هر بخش در بخشهای دیگر تأثیر می گذارد  ] در واقع کار یک نهاد در کارکل جامعه تأثیر مستقیم دارد  [ «پیشین»
 
--

مقاله بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان



عنوان : مقاله بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان
 
این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
خلاصه ۴
مقدمه ۷
بیان مساله ۱۰
اهمیت و ضرورت پژوهش ۱۴
متغیرهای پژوهش ۱۵
تعریف علمی و عملیاتی «مهارت‌های زندگی»: ۱۶
تعریف علمی و عملیاتی «سلامت روان» ۱۷
تعریف علمی و عملیاتی «منبع کنترل» ۱۸
مبنای تئوریکی برنامه آموزش مهارتهای زندگی ۱۹
اهداف آموزش مهارتهای زندگی ۲۴
اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روانی ۲۶
ابعاد مهارتهای زندگی ۲۸
پیشینه تحقیقاتی پژوهش ۲۹
جمع بندی و نتیجه‌گیری از پیشینة تحقیقاتی پژوهش ۴۲
فرضیات پژوهش ۴۳
روش بررسی ۴۵
۱- پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) 46
2- پرسشنامه منبع کنترل لونسون ۴۷
۳- ابزار آموزش مهارتهای زندگی ۴۸
روش‌های آماری پژوهش ۵۰
تجزیه و تحلیل علمی ۵۰
منابع تغییر ۶۱
مقیاسها ۶۱
منابع تغییر ۶۳
مقیاسها ۶۳
منابع تغییر ۶۵
مقیاسها ۶۵
بحث و نتیجه‌گیری ۶۹
فهرست منابع فارسی ۸۱
 
خلاصه
 این ویژگی‌ها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی می‌باشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبه‌های گوناگون زندگی دست نیافته‌اند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند می‌توان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال می‌تواند بسیاری از مشکلات،‌ ناکامی‌ها و ناهنجاری‌ها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال،‌ مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار داده‌اند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم می‌باشد، به همین جهت،‌ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل  نوجوانان پرداخته است.
 
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه  آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید،‌ چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانش‌آموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمره‌گذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی می‌تواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی)‌ پرسشنامه مذکور می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنی‌ها داشته است.  اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل می‌توان گفت،‌ با  توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابله‌ای و بین منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافته‌های جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان با سلامت روان و شیوه مقابله‌ای آنان می‌‌باشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از داده‌ها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنی‌هایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت می‌نمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند،‌ توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنی‌ها منجر به افزایش سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی  می‌باشد.
 
مقدمه
پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی در سال‌های اخیر، انسان‌ها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. کار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند که اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذکور و مشکلات مشابه از جمله مهارت‌‌های مهم و مفیدی هستند که نقش تعیین کننده‌ای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثر بخش دارند.
همه انسان‌ها به طور فطری توانایی حل مشکلات زندگی را دارند، ولیکن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بطوریکه به عنوان مهارت‌های کارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسی‌های انجام شده توانایی‌ها و مهارت‌های عملی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان کفایت نمی‌کند. بنابراین آموزش مهارت‌های زندگی با تأکید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان  اصلی مهم و انکار ناپذیر است که تاکنون علیرغم توجه خاص بسیاری از کشورهای جهان و تأکید خاص «سازمان بهداشت جهانی» . جای آن در برنامه‌های تحصیلی مدارس کشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهایی برداشته شده است که نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتری می‌باشد.
آموزش مهارت‌های زندگی مبتنی بر یادگیری مشارکتی و عملی می‌باشد. این گونه فعالیت‌ها در افزایش سلامتی و پیشگیری اولیه از بروز مشکلات و همچنین کمک به نوجوان جهت یادگیری رفتارهای مثبت و حفظ سلامت روانی خویش بسیار اثر بخش است. بنابراین برنامه‌های بهداشت مدارس و مداخلات پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه می‌توانند در جهت ایجاد رفتارهای سالم و افزایش آگاهی دانش آموزان در جهت تمرینات حمایت کننده از سلامتی جسمانی،‌ روانی و اجتماعی و به طور کلی مهارت‌های زندگی به کار گرفته شوند. بنابراین از طریق اینگونه برنامه‌ها، نوجوانان نسبت به سلامتی‌شان مسؤولیت پذیر می‌شوند، تصمیمات بهداشتی مناسبی را اتخاذ می‌نمایند و به طور کلی سبک زندگی سالمی در طول نوجوانی آغاز می کنند و در طول زندگی تداوم می‌بخشند. این امر نوجوانان را قادر می‌‌سازد که طبق استعدادهای بالقوه خویش عمل نمایند و آماده رویارویی با تغییرات و نیازهای زندگی آینده شوند.
روان شناسان در دهه‌های اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که بسیاری از اختلالات و آسیب‌ها و ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی‌های روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی، آماده سازی افراد  بخصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار،‌ امری ضروری به نظر می رسد، در همین راستا،‌ روان‌شناسان با حمایت سازمان‌های ملی و بین‌المللی، جهت پیشگیری از بیماری‌های روانی و نابهنجاری اجتماعی، آموزش مهارت‌های زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده‌اند. 
آنچه که امروزه تحت عنوان مهارت‌های زندگی مشهور  است، تنها حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست، بلکه بسیاری از این مهارت‌ها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین (ع) بیان شده است، بطوری که تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزش‌ها که از فصول اساسی درس مهارت‌های زندگی است، به کرات در قرآن، نهج البلاغه و صحیفة سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین (ع) مورد تأکید قرار گرفته است. 
دوره نوجوانی، دوره‌ای بحرانی است که تغییرات عمده‌ای در فرد (از لحاظ فیزیولوژیکی ، شناختی و روانی) و محیط بیرونی فرد (فشار همسالان، انتقال از محیط کوچک درس به محیطی بزرگتر در جامعه و مواجه شدن با هنجارها) به وجود می‌آید. چنین تغییراتی اغلب با مشکلاتی همراه است که بسیار استرس‌زا می‌باشد. به همین دلیل اکثر نوجوانان در یک دوره بحرانی به سر می‌برند. با توجه به این مسائل، جهت پیشگیری از اختلالات روانی و یا تداوم سلامت روانی، نوجوانان باید راهبردهای مقابله‌ای مؤثر را یاد  بگیرند.
با توجه به گسترس خدمات بهداشت روانی مبتنی بر مدرسه در کشورهای مختلف، «سازمان بهداشت جهانی» طرح تحقیقی مهارت‌های زندگی را به عنوان بخشی از برنامه بهداشت روانی این سازمان بنا نهاد. هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارت‌های زندگی در زمینه بهداشت روانی این است که جوامع مختلف در سطح جهان نسبت به گسترش، به کارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارت‌های زندگی که متمرکز بر رشد تواناییهای روانی اساسی (مانند حل مسأله، مقابله با هیجانات، خود آگاهی، سازگاری اجتماعی و کنترل استرس) بین کودکان و نوجوانان است، اقدام نمایند. 
 
--
   

مقاله ارزشیابی آزمون تعیین سطح مهارت های شنوایی برای کودکان 3 و 4 ساله دچار آسیب شنوایی شدید و عمیق فارسی زبان شهر تهران



عنوان : مقاله ارزشیابی آزمون تعیین سطح مهارت های شنوایی برای کودکان 3 و 4 ساله دچار آسیب شنوایی شدید و عمیق فارسی زبان شهر تهران

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
 
فصل اول: طرح پژوهش
1-1- عنوان پژوهش                                                                                                          
1-2- بیان مسئله                                                                                                                
1-3- اهداف پژوهش                                                                                                        
1-4- سؤالات پژوهش                                                                                                      
1-5- تعریف مفاهیم                                                                                                         
فصل دوم: پیشینیه تحقیق
2-1- ویژگی‌های گفتار کودکان دچار آسیب‌ شنوایی                                                        
2-1-1- اشتباهات در بعد زنجیره‌ای گفتار                                                                       
2-1-2-- اشتباهات در بعد زبرزنجیره‌ای گفتار                                                                  
2-2- خاصیت‌های صوتی گفتار                                                                                       
2-3- درک شنیداری گفتار                                                                                               
2-4- آموزش مهارت‌های شنیداری برای کودکان دچار آسیب شنوایی                            
2-5- انواع روش‌های ارزیابی مهارت‌های شنیداری برای کودکان دچار آسیب شنوایی    
2-5-1- درآمد                                                                                                                  
2-5-2- آزمون‌های غیرفارسی ارزیابی مهارت‌های شنیداری کودکان دچار آسیب شنوایی 
2-5-3- آزمون‌های فارسی ارزیابی مهارت‌های شنیداری برای کودکان دچار آسیب شنوایی    
2-6- مروری بر اطلاعات و آمار موجود                                                                             
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- نوع پژوهش                                                                                                               
3-2- محیط پژوهش                                                                                                           
3-3- جامعه و نمونة پژوهش                                                                                             
3-4- روش گردآوری اطلاعات و مشخصات ابزار گردآوری اطلاعات                            
3-5- نحوة انجام کار                                                                                                         
3-5-1- پیش‌آزمون                                                                                                           
3-5-2- نحوة ارزشیابی آزمون                                                                                           
3-6- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات                                                                                
3-7- نحوة رعایت نکات اخلاقی                                                                                      
3-8- مشکلات اجرایی در انجام طرح                                                                                
فصل چهارم : یافته های پژوهش
4-1- درآمد                                                                                                                          
4-2- اعتبار ساختاری آزمون تعیین سطح مهارتهای شنوایی خرداد                                     
4-2-1- تعیین اعتبار ساختاری آزمون با استفاده از مقایسة امتیازات دوگروه کودکان دچار کم شنوایی شدید و عمیق                                                                                                   
4-2-2- تعیین اعتبار ساختاری آزمون با استفاده از مقایسه امتیازات دو گروه کودکان 3 و 4 ساله                                                                                                                                  
4-3- پایایی آزمون تعیین سطح مهارتهایی شنوایی خرداد                                                   
4-4- تأثیر نوع آموزشهای مخصوص ناشنوایان بر امتیاز آزمون                                         
4-5- تأثیر میزان آموزشهای دریافتی کودک بر امتیاز آزمون                                                
4-6- تأثیر نوع سمعک بر امتیاز آزمون                                                                                
4-7- تأثیر سن کودک هنگام دریافت سمعک بر امتیاز آزمون                                             
4-8- تأثیر جنسیت بر امتیاز آزمون                                                                                      
4-9- یافته های توصیفی مدت زمان اجرای آزمون                                                             
فصل پنجم :‌نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری
5-2- کاربرد پژوهش
5-3- پیشنهاد جهت تحقیقات آتی
منابع
References
پیوست 2: برگه کسب اطلاعات پایه ای
پیوست 3: برگه ثبت نتایج
پیوست 4 : تصاویر زیرآزمون تمایزگذاری بین اصوات
پیوست 5: تصاویر زیرآزمون شناسایی اصوات
پیوست 6: تصاویر زیرآزمون درک جمله
پیوست 1: داده های آماری
 
فهرست نمودارها
 
صفحه عنوان
نمودار (4-1) :‌نمایش تأثیر میزان آسیب شنوایی بر امتیازهای آزمون
نمودار (4-2) : تأثیر سن بر امتیازهای آزمون
نمودار (4-3) : نمایش همبستگی آزمون اولیه و مجدد
نمودار (4-4) :‌نمایش همبستگی ،‌در کل آزمون
نمودار (4-5) : تأثیر نوع آموزشهای مخصوص ناشنوایان بر امتیاز کل آزمون
نمودار (4-6) : تأثیر میزان آموزشهای دریافتی کودک بر امتیاز کل آزمون
نمودار (4-7) : تأثیر سن کودک هنگام دریافت سمعک بر امتیاز کل آزمون
نمودار (4-8): تأثیر نوع و آرایش سمعک و جنسیت بر امتیاز کل آزمون
 
 
فصل اول
 
طرح پژوهش
 
   1-1- عنوان پژوهش
ارزشیابی آزمون تعیین سطح مهارت‌های شنوایی برای کودکان 3 و 4 ساله دچار آسیب شنوایی شدید و عمیق فارسی زبان شهر تهران
1-2- بیان مسئله
 باید آموزش‌های ویژه در حیطه‌های گوناگون توانبخشی شنوایی مثل، تربیت شنوایی، زبان‌آموزی، تولید و اصلاح گفتار، مشاوره و غیره به فراخور نیاز کودک ارائه شود  ترتیب شنوایی، نوعی آموزش ویژه برای ایجاد و یا بهبود مهارت‌های شنوایی است  اما چگونه می‌توان فهمید که سطح مهارت‌های شنوایی کودک چقدر است و او به کدامیک از آموزش‌ها در حیطه تربیت شنوایی نیاز دارد؟ این اولین سؤا لی است که شنوایی‌شناسان در حیطه توانبخشی شنوایی با آن روبرو هستند  روش درست این است که ابتدا آزمون‌های شنوایی مختلف روی کودک انجام شود، سپس پاسخ‌های وی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد  بدین‌گونه که باید آنچه را که به کودک گفته شده (محرک) و از وی انتظار می‌رود را با نوع پاسخی که می‌دهد، مقایسه نمود (اربر ، 1982)  مربیان کودکان ناشنوا، مایلند هر یک از شاگردان خود را با روش و وسیله یکسان ارزیابی نموده و با توجه به نتیجه ارزیابی توانایی‌های شنوایی شاگردان، آن‌ها را برای قرارگیری در برنامه‌های آموزشی تربیت شنوایی، طبقه‌بندی نمایند
نربون وشو در سال 1989 چند دلیل برای اهمیت انجام ارزیابی‌های توانایی بازشناسی شنیداری ذکر نمودند:
الف) ضمانت اجرایی برای آغاز تربیت شنوایی است
ب) پس از یک دوره درمان، صرف‌نظر از نوع روشی که در درک گفتار فراهم شده باشد، با اندازه گیریهای مجدد، مقدار پیشرفت درک گفتار در مقایسه با نتایج آزمون قبلی تعیین می گردد
ج ) ناتواناییهای خاصی که منجر به مشکل درک گفتار شده، شناسایی می گردد تا متعاقباً در برنامه ترتیب شنوایی لحاظ شوند
از دیگر دلایل ارزیابی مهارتهای شنیداری می توان به موارد زیر اشاره کرد:
 1- استفاده از این آزمون‌ها به عنوان راهنمایی برای طراحی برنامه درمانی
2- اطلاعاتی در زمینه انتخاب یا تغییر روش‌های آموزشی مختلف فراهم می‌نماید
3- تمرینات مناسب گفتاری و شنیداری توسط درمانگران انتخاب می‌شود
باید اذعان داشت که آزمون‌های شنوایی و گفتاری استاندارد شده موجود قادر به تخمین دقیق سطح مهارت‌های شنوایی کودکان دچار آسیب شنوایی نیستند  زیرا اولاً برای کودکان شنوا استاندارد شده‌اند و از آنجا که مشکل درک گفتار، بیشتر در آسیب شنوایی است  بنابراین میزان درک گفتار دو کودک شنوا و ناشنوای هم‌سن بسیار از هم فاصله دارد  ثانیاً در آن دسته از آزمون‌هایی که پاسخ کودک شفاهی است، به دلیل وجود مشکلات گفتاری، برای کودکان دچار آسیب شنوایی قابلیت اجرا ندارد  بنابراین برای تعیین سطح مهارت‌های شنوایی کودکان دچار آسیب شنوایی به آزمونی معتبر و پایا نیاز داریم
در سال 1375، یک نوع آزمون تعیین سطح مهارت‌های شنوایی به نام آزمون مدرس برای کودکان کم‌شنوای 6 تا 7 ساله فارسی‌زبان استاندارد شد (احمدی، 1375) و در سال 1382 آزمون سطح‌بندی دیگری بر مبنای آزمون اپت/های  (آلن  و سرواتکا ، 1994) برای افراد مبتلا به کم‌شنوایی ملایم تا عمیق ردة سنی 5 تا 20 سال ساخته و ارزشیابی شد (مظاهر یزدی، 1382)  بعلاوه در چند سال اخیر بر اهمیت تشخیص سریع آسیب‌شنوایی برای ارائه هر چه سریعتر خدمات توانبخشی تأکید می شود  یاشیناگا - ایتانو  و همکارانش (1998) مطالعه ای را در دو گروه از کودکان دچار آسیب شنوائی انجام دادند که در یک گروه تشخیص کم شنوایی قبل از 6 ماهگی بوده و در گروه دیگر بعد از 6 ماهگی   هر یک از کودکان ظرف دوماه مداخلات توانبخشی و درمانی را دریافت کردند  این مطالعه نشان داد، کودکانی که بین سنین تولد تا 6 ماهگی تشخیص داده شدند، دارای مهارت‌های بسیار بالاتر در عملکردهای درکی - دریافتی، شخصی -اجتماعی، رشدی، رفتارهای ارتباطی و زبان بیانی بودند  کودکان دچار آسیب‌ شنوایی ملایم تا شدیدی که دارای مهارت‌های شناختی طبیعی، در سنین 31 تا 36 ماهگی بودند،  میانگین مهارت‌های واژگان بیانی آن‌ها نزدیک به میانگین سطح واژگان بیانی کودکان همتای شنوایی خودشان بود  حتی کودکان دچار آسیب شنوایی عمیقی که در بدو تولد تشخیص داده شده بودند، در 40 ماهگی عملکردشان از هم‌سن و سالان خودشان، خیلی پایین‌تر نبود (یاشیناگا – ایتانو و همکارانش، 1998) و این اطلاعات اهمیت مداخله توانبخشی شنوایی به موقع را برای این گروه کودکان نشان می‌دهد  همچنین ASHA  توصیه می‌کند، سن تشخیص و ارائه خدمات برای کودکان دچار ناشنوایی مادرزادی را به زیر یک سال برسانیم  با این حال هیچگونه آزمون معتبری برای سنین کمتر از 5 سال، برای تعیین میزان مهارت‌های شنیداری این کودکان برای شروع و یا بررسی میزان پیشرفت کودک در تربیت شنوایی نداریم  به همین دلیل نیاز به آزمون‌هایی که محتوا و شیوه اجرای آن متناسب با کودکان کمتر از 5 سال باشد، وجود دارد
 
--

مقاله ضرورت وجود قانون در جامعه



عنوان : مقاله ضرورت وجود قانون در جامعه

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
 
فصل اول   - ضرورت وجود قانون در جامعه
- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر
- وجود اختلالات در زندگی اجتماعی
- عدم صلاحیت کافی انسان برای قانون‌گذاری
- صلاحیت انحصاری خداوند برای قانون‌گذاری
- نقش انسان در قانون گذاری
1- در قوانین ثابت و پایدار 
2- در قوانین متغیر و دائمی
فصل دوم- جایگزینی حقوق بشر بجای قانون اساسی داخلی و فقه
فصل سوم- تاریخچه تدوین کندانسیون رفع تبعیض علیه زنان
فصل چهارم- اشاره‌ای اجمالی به مواد کندانسیون
فصل پنجم- تساوی زن و مرد- شعار محوری کندانسیون
فصل ششم- دیدگاه کندانسیون نسبت به شعار محوری کندانسیون
1- واژه‌شناسی عدالت
2- مقام زن در جهان بین اسلام
3- تفاوت زن و مرد در قانون خلقت
4- تفاوت زن و مرد در حقوق
5- فلسفه تفاوت‌های حقوقی در اسلام
6- نتیجه
 
فصل اول
ضرورت وجود قانون در جامعه
 
«برای اثبات ضرورت وجود نظام قانونی در هر جامعه، از دو مقدمه بهره می‌گیریم:
اول- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر
 البته عوامل طبیعی و غریزی در گرایش به زندگی جمع و پیدایش جامعه انسانی تاثیر فراوان دارند اما این تاثیر به حدی نیست که جایی برای آزادی اراده و انتخاب انسان باقی نماند، بنابراین، انسان با اختیار خود زندگی جمعی را بر می‌گزیند و عامل عقلانی، در گزینش وی دخالت دارد. اگر انسان به تنهایی روزگار بگذراند، همه مصالحش حاصل نمی‌شود و اگر بعضی از افراد بتوانند بخشی از مصالح خویش را در خودشان تحصیل کنند، باز این کار برای همگان میسر نیست، پس برای این که انسان هر چه بیشتر به کمال خود برسد باید زندگی اجتماعی داشته باشد.
 
دوم- وجود اختلافات در زندگی اجتماعی
انسان که برای تامین هر چه بیشتر و بهتر مصالح خود به زندگی اجتماعی روی می‌آورد در اولین مراحل زندگی جمعی با یک مشکل اساسی مواجه می‌شود که می‌تواند همه فواید زندگی اجتماعی را از بین ببرد و آن تزاحم خواسته‌ها و درگیری در مورد چگونگی تامین نیازها و بهره‌برداری از مواهب زندگی جمعی است. وجود نیازهای مشترک از یک سو و محدودیت اشیاء و کالاهای مورد نیاز خواه ناخواه به اختلاف می‌انجامد، اختلاف در این که از فلان شیء چه کسر، چه قدر و چگونه استفاده کند. در چنین شرایطی است که قدرت وجود قانون به منظور تعیین حق و تکلیف انسانها در زندگی اجتماعی اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد. به همین دلیل است که در ابتدایی‌ترین جوامع انسانی نیز ضوابط و مقرراتی هر چند ساده و ابتدایی وجود داشته است و انسانها خود را ملزم به اطاعت از آنها می‌دانسته‌اند و تخلف از آنها عواقب سختی را به دنبال داشته است.
سوالی که در مورد ضرورت وجود نظام حقوقی در جوامع انسانی قابل طرح است این است که آیا نمی‌توان در حل این مشکل اجتماعی به عقلانیت و مصلحت اندیشی انسان اکتفاء کرد؟ به این معنی که در مورد تزاحم، خود افراد- بر اساس عقل- مصالح کلی خویش را در می‌یابند و هر کس از مجموع مواهب و نعمتها به اندازه‌ای و به شیوه‌ای بهره می‌برد که مصالح عمومی کاملاً تامین شود و تزاحمات (به بهترین وجه) حل و رفع گردد و بنابراین نیازی به مقررات حقوقی نباشد. پاسخ این است که، تاریخ زندگی بشر- از آغاز تاکنون- چنین حل و فصل‌های خردمندانه و از روی حسن نیت را نشان نمی‌دهد و کم و بیش قابل پیش‌بینی است که در آینده نیز بشر تا این حد به مقتضیات مصالح عمومی تن در نخواهد داد.
از لحاظ نظری نیز نمی‌توان پذیرفت که انسان با اتکاء به عقلانیت خود و بدون نیاز به مقررات الزام آور حقوقی بتواند از پدید آمدن اختلافات جلوگیری کند و زندگی اجتماعی آرام و بی دردسری داشته باشد.
گوناگونی انسانها د ربرخورداری از انگیزه‌های نوع دوست و خیرخواهی و حق جویی و نیز در درجه شناخت و معرفت، مانع از آن است که انسانها در زندگی اجتماعی به گونه‌ای رفتار کنند که هیچ گونه نزاع و درگیری بین آنها پدید نیاید و هر انسانی بتواند به اهداف مورد نظر خود در زندگی اجتماعی نایل شود.
بنابراین به دلیل این که همه مردم به یک اندازه انگیزه‌های حق طلبانه ندارند و میزان شناختهای آنان نیز با یکدیگر متفاوت است. طبعاً تزاحمات به اختلافات منجر خواهد شد و از این رو وجود قانون و مقررات اجتماعی الزامی و مورد حمایت دولت ضرورت خواهد شد. چرا که آن دسته از قواعد اخلاقی که همه مردم، کم و بیش آنها را درک کرده و پذیرفته باشند برای حل مشکلات ریز و درشت اجتماعی کفایت نمی‌کند.
علاوه بر آن که تعداد این قواعد کلی، بسیار اندک بوده و در بیشتر مسائل اخلاقی هم چون و چرای فراوان وجود دارد.
سوال مهمی در اینجا بوجود می‌آید اینست که این قوانین را چه کسی باید و صلاحیت دارد که وضع کند؟
اولین پاسخی که به ذهن می‌آید، خود انسان است، انسانها می‌توانند برای روابط بین یکدیگر برنامه‌ریزی کرده و قوانین مناسبی ارائه دهند. برای رسیدن به پاسخ مناسب ابتدا لازم است صلاحیت انسان برای قانونگذاری بررسی شود.
«ادیان الهی قائل هستند: تشریح و قانون گذاری باید از سوی کسی انجام بگیرد که آفرینش و تکوین، از سوی او انجام گرفته است» . برای اثبات این مدعا بایستی عدم صلاحیت انسان جهت قانونگذاری ثابت شود.
الف) عدم صلاحیت کافی انسان برای قانون‌گذاری
دلایل این مدعا از این قرار است:
1- انسان چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، صلاحیت علمی لازم و کافی را برای قانون‌گذاری قانونی که سعادت جاوید انسان را تامین کند ندارد، چرا که وضع و یا کشف چنین قانونی مبنی بر یک انسان شناسی کامل و شناخت جایگاه انسان در جهان هستی است. و پر واضح است که «انسان» هنوز بزرگترین مسئله و مجهول بشریت است، بشری که به «موجود ناشناخته» لقب گرفته است.
2- انسان قانون گذار، چه به صورت فردی و چه جمعی، همواره در معرض این لغزش و یا اتهام است که در عمل قانون‌گذاری منافع خود و وابستگاه خود را در نظر گرفته باشد و به همین جهت، قوانین موضوعه او از قدرت نفوذ و مقبولیت همگانی برخوردار نیست.
3- حتی اگر از دو مطلب فوق چشم‌پوشی کنیم و انسان را دارای علم و صلاحیت اخلاقی لازم و کافی بدانیم، از هم از جهت دیگری فاقد صلاحیت لازم برای قانون‌گذاری است. چرا که غیر از دو آفت جهل و خودخواهی، آفت سومی نیز وجود دارد که از آن گریزی نیست و آن آفت، غفلت، خطا و نیسان است. انسان عالم هم در بسیاری از موارد به دلیل غفلت یا نسیان دچار خطا می‌شود و به همین جهت نمی‌توان بر قانون‌گذاری او به طور کلی مهر صحت نهاد.
4- قانون از هر نگاهی، بالاخره دستور رفتار اجتماعی انسان است، و پر واضح است تا این دستور از جانب مقامی والا و بالا صادر نگردد.
و پر واضح است تا این دستور از جانب مقامی والا و بالا صادر نگردد، قدرت نفوذ و الزام نخواهد داشت، مگر آن که با قواست انسان موافق باشد. و البته قانون همیشه چنین نیست و در بسیاری از موارد برای انسان محدودیت و تکلیف می‌آفریند چیزی که موافق میل بسیاری از افراد نیست. در چنین مواردی چون قانون گذاران، هیچ برتری و تفوق ذاتی بر قانون پذیران ندارند، قوانین موضوعه آنان از مقبولیت و نفوذ بی‌بهره خواهد ماند.
ب: صلاحیت انحصاری خداوند
از آنچه گذشت، دلیل انحصار حق قانونگذاری به خداوند- که از لوازم اعتقاد به توحید است- به خوبی روشن می‌شود. چرا که:
اولا: خداوند به همه حقایق آشکار و پنهان عالم و آدم و سعادت و شما دست انسان و برنامه‌های لازم برای کمال او آگاه است و هیچ کس جز او از چنین علمی برخوردار نیست.
ثانیاً: خداوند، خود از ملل و اعتبار قوانین هیچ سود و زیانی نمی‌برد و تنها بر اساس لطفش نسبت به بندگان و در جهت رشد و تعالی انسان به وضع قانون پرداخته و آنها را از طریق ارسال و سل و انزال کتب به انسان ابلاغ فرموده است. پس به هیچ وجه شائبه و منفعت طلبی و خود خواهی نسبت به قانونگذار وجود ندارد.
ثالثاً: خطا و غفلت و نسیان هرگز به ساحت قدس ربوبی راه ندارد.
رابعاً: تفوق و برتری ذاتی تکوینی و تشریحی خداوند بر همه انسانها، اعم از موافق قانون یا مخالف آن، روشن است بنابراین، دستور او اگر چه مخالف خواستم و مانع فرد یا گروهی هم باشد. همچنان نافذ خواهد بود، چرا که همه خود را محکوم اراده او می‌دانند.
بنابراین تنها خداوند است که اولاً قدرت بر قانون‌گذاری دارد ثانیاً حق قانون گذاری دارد و جز او کس دیگری نمی‌تواند و نه حق دارد، به این کار دست بزند، مگر آنکه او اجازه دهد.
ج: نقش انسان در قانونگذاری
انحصار حق قانونگذاری به خداوند و ناشر شدن مشروعیت نظام حقوقی از اراده الهی به معنای نفی مطلق نقش انسان در قانونگذاری نیست. بلکه ممکن است خداوند متعال، خود به افرادی محدود و در قلمروهایی محدود، حق قانون‌گذاری را تفویض نماید. در این گونه موارد انسان- خلافتاً نه اصالتاً- حق قانونگذاری خواهد داشت و به دلیل خلافتی بودن این حق قانون‌گذاری، طبعاً انسان تا آن جا حق قانون گذاری دارد که در چارچوب اجازه خداوند و موافق با قوانین او باشد. به هر حال نقش انسان در قانون گذاری به صور مختلفی قابل تحقق است:
1- نقش انسان در قانونگذاری قوانین ثابت و پایدار
قوانین و قواعد حقوقی اسلام، اعتباراتی است مبتنی بر واقعیات و این واقعیات خود واجد ابعاد گوناگون دنیوی و اخروی، مادی و معنوی فردی و اجتماعی و بالاخره ثابت و متغیر می‌باشد. بر این اساس، بدیهی است که واگذاری حق قانون‌گذاری به انسان، در ابعاد آن جهانی، ثابت و جاوید به دلیل عدم اطلاع و علم بشر منطقی به نظر نمی‌رسد. و به همین جهت هم هست که در نظام حقوقی اسلام، برای وضع این دسته از قوانین، که خارج از حیطه علم بشری است، به انسان عادی اجازه قانونگذاری داده شده است و تنها در مواردی به پیامبر گرامی اسلام (ص) و نیز ائمه (ع) جاده داده شده است. دلیل منطقی بودن این استثناء هم رابطه خاصی است که بین این بزرگواران و خداوند وجود دارد که در پرتو آن از مقام عصمت و علم مافوق بشری برخوردار گردیده‌اند. به همین جهت است که دستورات و اوامر ثابت صادره از جانب پیامبر و ائمه معصومین، همانند اوامر الهی، به عنوان قانون ثابت اسلام تلقی می‌شود. خداوند متعال در قرآن کریم، صریحاً فرمان می‌دهد که باید مسلمانان هر آنچه را که پیامبر به آنها دستور می‌دهد بپذیرند.  و او را الگوی مردم قرار می‌دهد.
که بر اساس رفتار او، رفتار خود را تنظیم نمایند.
پیامبر گرامی اسلام هم به موجب روایات قراوان- از جمله حدیث معروف و متواتر ثقلین، ائمه معصومین را به جای خویش در کنار قرآن معرفی کرده است.
به غیر از دو مورد استثنایی یاد شده
هیچ انسانی حق قانون‌گذاری ندارد بلکه نقش انسان، صرفاً کشف اراده الهی است و نه جعل و وضع قانون، بنابراین به صورت قاعده کلی می‌توان چنین نتیجه گرفت که نسبت به قوانین ثابت و پایدار انسان حق قانون گذاری ندارد، بلکه وظیفه کشش قانون الهی را دارد، کشفی مضبط و روشمند که علم اصول الفقه بیانگر چگونگی آن است.
2- نقش انسان در قانون‌گذاری قوانین متغیر و غیر دائمی
از آن جا که وضع قانون ثابت نوبت به موضوعات متحول و متغیر منطقی به نظر نمی‌رسد و وضع قوانین گوناگون هم برای همه موضوعات متغیر امکان پذیر نیست، اختیار وضع قانون در این موارد به انسان واگذار شده است. به این معنی که دولت اسلامی مشروع، در این موارد حق دارد که متناسب با موضوع و در راستای فلسفه اصلی احکام الهی، به وضع قانون مبادرت ورزد. این نوع احکام را که دولت اسلامی در هنگام خلاء قانون ثابت وضع می‌کند، احکام حکومتی و یا احکام سلطانیه می‌نامند. بنابراین، احکام حکومتی آن دسته از قوانین اسلام و مقررات حقوقی است که از ویژگی ثبات برخوردار نبوده و در جایی که نص قانونی وجود نداشته باشد، توسط دولت اسلامی وضع می‌گردد.
این نوع از قواعد، بر حسب مورد، ممکن است مستقیماً توسط شخص خاکم و یا افراد و یا نهادهایی که از طرف او ماذون هستند مانند هیئت دولت، پارلمان … وضع شود.
 
فصل دوم
 جایگزینی حقوق بشر بجای قانون اساسی داخلی و فقه
 
بدون شک منظور از این سوال، جایگزین حقوق بشر در مواردی است که به یکی از موضوعات قانون اساسی و یا فقه مربوط می‌شود احیاناً با آنها تعارض دارد، وگرنه واضح است که حقوق بشر جهانی در تمام موارد قابلیت این جایگزینی را ندارد زیرا موضوعاتی که در قانون اساسی و فقه مورد بحث قرار گرفته/ بسیار وسیع‌تر از موضوعاتی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر مطرح شده است، مثلاً هیچگاه ساختار قوای سه گانه (مقننه، مجریه و قضائیه) و چگونگی ارتباط آنها را با یکدیگر در اعلامیه جهانی حقوق بشر نمی‌توان یافت در حالی که این مسایل در قانون اساسی مورد بررسی شده است. همچنین احکام مربوط به معاملات و عبادات دراعلامیه جهانی حقوق بشر بیان نشده است. در حالی که به تفصیل در فقه آمده است. واضح است که در چنین مواردی نمی‌توان از جایگزینی حقوق بشر در این مورد با خلا مواجه است.
پس باید سوال فوق را چنین مطرح کرد که در موارد تغایر یا تعارض حقوق بشر با قانون اسای و فقه، آیا می‌توان اعلامیه جهانی حقوق بشر را مقدم دانست؟ بعضی به این سوال، پاسخ مثبت داده‌اند و دلیل آن را چنین بیان کرده‌اند که اعلامیه جهانی حقوق بشر حاصل عقل جمعی و فرد بین‌المللی است.
 
این پاسخ از جهاتی قابل فاقشه است:
1- نمی‌توان با قاطعیت اعلامیه جهانی حقوق بشر را درست و رد عقل جمعی انسانها دانست چرا که در کنار آن، شاهد اعلامیه اسلامی حقوق بشر هستیم که توسط دولتهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در بیست و پنج ماده تنظیم شده و در اصول مبنایی خود با اعلامیه جهانی حقوق بشر تفاوتهایی دارد، چرا که بر پایه توحید و اعتقاد به حقانیت دین اسلام تدوین شده است در حالی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نه از توحید سخنی به میان آمده و نه از حقانیت دین اسلام.بلکه در ماده هجده این اعلامیه، تمامی مذاهب و عقاید در یک درجه از اعتبار و ارزش دانسته شده‌اند که بدون شک مخالف اصول و قطعی پذیرفته شده در دین اسلام است. در قرآن کریم می‌فرماید: «ان الدین عندالله الاسلام همانا دین در نزد خداوند تنها اسلام است. ال عمران/19
و نیز می‌فرماید: و من تبع غیرالاسلام دنیا فلن یعمل منه و هو فی الاخره من الخاسرین هر کس دین دیگری غیر از اسلام بجوید و برگزیند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرتاز زیانکاران خواهد بود. آل عمران/85 ارزش یکسان ادیان مخالف دستاوردهای عقل قطعی بشر نیز هست زیرا می‌دانیم دین اسلام بر ادله خوشه ناپذیر عقلی استوار بوده و اصولاً حقانیت این دین از راه عقل اثبات می‌شود که از راه نقل:
 
--

تحقیق نقش حجاب در جامعه



عنوان : تحقیق نقش حجاب در جامعه

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
مقدمه    ۶
ادیان و برنامه ریزی جنسیتی    ۷
الف) انواع مشارکت    ۸
۱-مشارکت اسمی    ۸
۲-مشارکت رسمی    ۸
مساوات میان زنان ( یک جنس)    ۱۰
مساوات میان زن و مرد ( دو جنس مخالف)    ۱۲
مدیریت بر خود    ۱۳
باز خورد عمل    ۱۴
توسعه روانشناختی مشارکتچ    ۱۴
۳-احساس هویت و منزلت در مشارکت    ۱۵
۴ – پذیرش نقش    ۱۷
۵-رفع از خود بیگانگی    ۱۹
د- شاخصه های مشارکت    ۲۰
و- الگوی مشارکت    ۲۴
مقدمه    ۲۶
۱-زمینه های تهاجم پذیری    ۲۸
۲-ضعف برنامه ریزی فرهنگی    ۲۹
۳-سرعت تغییرات فرهنگی    ۳۱
۴- عناصر منفی فرهنگ    ۳۲
الف- رشد آرزوهای دست نیافتنی ( طول امل)    ۳۲
ب- اشاعه چشم هم چشمی    ۳۳
ج- رشد نابرابریها    ۳۴
د- رشد حرص    ۳۵
هـ – مطلوبیت خشونت    ۳۶
و- رشد تملق    ۳۷
۵-عوارض عناصر منفی فرهنگ    ۳۸
۱-انسجام فرهنگی راه مقابله با فرهنگ بیگانه    ۳۹
۲-بررسی علل شکاف فرهنگی    ۴۰
۳- مهندس اجتماعی    ۴۱
مقدمه    ۴۳
۱-لایه شناختی    ۴۶
۲- لایه عاطفی    ۴۷
۳-لایة رفتاری    ۴۷
شخصیت الگو و معرفی معروف و منکر    ۴۸
مقدمه    ۴۹
توسعه اخلاق مادی    ۵۱
ارتباط زن و مرد در اسلام    ۵۲
نتایج از خود بیگانگی بشر امروز    ۵۳
جایگاه انسانی زن    ۵۴
باید حجاب را بعنوان یک سیستم عرضه کرد    ۵۵
حجاب جلوه ای از فلسفه زندگی    ۵۷
حجاب جلوه معنویت زن    ۵۸
حجاب جلوه توانایی زن    ۵۹
حجاب جلوه منزلت زن    ۶۰
۱-مرد سالاری:    ۶۱
۱/۱- زن انسانی وابسته به مرد است    ۶۲
۲/۱- رضایت زن، منوط به رضایت مرد است    ۶۳
عدم تساوی حقوق زن و مرد    ۶۴
حرکتهای اعتراض آمیز زنان    ۶۵
رابطه مرد سالاری و نهضت های زنان    ۶۵
۳/۱-جلب توجه مرد، هدف زندگی و فعالیت زن    ۶۷
۲-زن سالاری    ۶۹
زن و نظام آموزشی    ۷۱
½- زن و نظام فرهنگی    ۷۲
۲/۲- اهداف مراکز فرهنگی    ۷۳
موارد اعتراض زنان    ۷۵
رویکردهای نهضتهای زنانه    ۷۷
۲/۳- زن و مرد در خانواده مکمل و متمم یکدیگرند    ۷۸
۳/۳-قرن حاضر، زن و معنویت    ۷۹
۴/۳-حجاب، نماد انسانیت سالاری است    ۸۰
۵/۳- حجاب و استعمار    ۸۱
 
مقدمه:
آری این حجاب است، لباس مشارکتی که تمامی ابعاد یک مشارکت رسمی الهی را در بردارد. بسیاری از ساده اندیشان سعی دارند آن را یک لباس مشارکت صرفاً اسمی قلمداد کنند تا از کارکرد آن بکاهند و زن را به پذیرش تحقیرهای تحمیلی شرق و غرب بکشانند.
 اما آنچه که مبهم است، این سوال است که چگونه جامعه اسلامی با وجود این نمودهای عینی مقاومت ایثار، باز در پی ابزار دیگری برای مقابله با هجمه های ببیگانه می گردد و از طراحی سیستم تبلیغ آن هراس می کند؟!
 
ادیان و برنامه ریزی جنسیتی
ادیان بعنوان قویترین منبع فکری که برنامه ریزی جنسیتی را مطرح نموده اند. برای این مهم نیز تدابیری را اندیشیده اند. در دین اسلام ساز اسلام ابتدای اجتماعی شدن زن و شیوه جامعه پذیری او، در دوران بلوغ با طرحی جامع طراحی گشته است، بلوغ، آغاز زمان اجرای حکم حجاب اسلامی برای زن مسلمان است. این حکم به مفهوم صحه نهادن بر شیوة صحیح مشارکت در اجتماع، با تکیه بر لباس مشارکت اسلامی است.
اجتماعی شدن دختر در این سنین، با یادگیر اصولی احکام الله پایه ریزی گردیده است. این امر بهمراه ارائه الگوی شخصیت زنان، فاطمه زهرا (س) به ثبات فرهنگ مشارکت تمسک به الگوی ایده آل اسلامی همچون فاطمه زهرا (علیه سلام) که در سنین کم به حرکت تاریخی ولایی خود دست زد و تاریخ، در مقابل عظمت شخصیت و منزلت او سر تعظیم فرود آورد، با تمسک به لباس مشارکت اسلامی زنان، امنیت فکری و ذهنی را برای دختران مسلمان، بهمراه می آورد که می توانند با قدرت و پایداری، قدم به اجتماع نهاده، اظهار عقیده نموده و در مشارکت، عضوی فعال محسوب گردند.
 
الف) انواع مشارکت
حیطه مشارکت وسیع است و بنا به توان و سرمایة فکری زن، مشارکت می تواند انواع مختلفی داشته باشد:
1- مشارکت اسمی
گاهی مشارکت در رعایت حجاب، مشارکتی است. در این مشارکت. زن سعی می نماید از مزایای آن برخوردار گشته و با همراهی در گروه به نتایج سودمند مشارکت در سطوح ساده دست یابد.
2-  مشارکت رسمی
گاهی مشارکت رسمی است. زیرا فرد با نهادینه کردن اهداف مشارکت، به تعمیق و گستردگی ابعاد آن همت گماشته و بعنوان فردی موثر در تصمیم گیری ها وارد شده و در نهایت با دست یابی به مدیریت بر خود، به مدیریت در گروه می پردازد. گرچه این سیر دارای سلسله مراتب و سطوح مختلف است، اما در ارزشیابی مراتب آن، سن و حتی تحصیلات، نقش چندانی ندارد، زیرا،
«ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا»
« اگر تقوا پیشه کنید، خداوند قدرت تمایز حق از باطل برای شما قرار می دهد»
حجاب لباس تقوا است، عارضة صحیح آن، توسعة تقوای فکری و عملی زن مسلمان است و در صورت تحقق کامل آن، به فرقان که قدرت تمایز حق از باطل است، دست پیدا می کند. و این مرحله در مشارکت، مرحلة فرهنگ پذیری است، مرحله ای که مشارکت کننده برای تعمیق اهداف، به سمت علم و تزیکه برای ایفای رسالت خود حرکت کرده و با تمسک به الگوی شخصیت ایده ال خود، مورد تایید قرار گرفته است.
طراحی حجاب در بهترین زمان ممکن، برای شکل گیری شخصیت زن صورت گرفته است، تا زن تعاملی خود را با استفاده از این ابزار تکاملی آغاز نماید، چرا که بدون ججاب، فراغت لازم را برای دستیابی و درک مراتب بالاتر نخواهد یافت و در راه تکامل، از پرتگاههای سقوطی که بر سر راه او قرار می گیرد، نخواهد رهید و محک های شناخت در او ضعیف خواهد گشت.
لذا در آغاز طرح اجتماعی شدن و مشارکت اصولی زن در اجتماع، اجرای این حکم قرار داه شده است.
اگر حقیقتاً بطن و معنای حجاب درک شود، تحولی شگرف در زمینه های شناخت عرصه های تفکر ایجاد خواهد گشت. و در این میان نقش اعتماد آفرینی حجاب برای زن و قدرمند نمودن او برای رفع شبهات تاریخی، مشخص خواهد گردید.
ب) اهداف حجاب بعنوان لباس مشارکت اجتماعی زن مسلمان:
 در این بخش، به چند هدف از اهداف حجاب بصورت خلاصه اشاره می شود.
1- اصل برابری و مساوات در مشارکت اجتماعی:
تقسیم متعادل امکانات و ایجاد فضای متوازن برای توسعه و شکوفایی استعدادهای امت، از اصول اساسی و خدشه ناپذیر اهداف الهی است. این توازن و تعادل در برنامه ریزی جنسیتی، زمانی به تحقق خواهد رسید که هم مساوات را میان زن و مرد ( دو جنس متفاوت) و هم بین زنان ( یک جنس) برقرار نمائیم.
-مساوات میان زنان ( یک جنس):
گسترة امکانات جهت بهره برداری انسان بدون در نظر گرفتن جنسیت- بر اساس اصل مساوات- از اصول اساسی معنویت است. حذف افکار و تلقینات تحمیلی که خلاقیت ها و رشد را تحت الشعاع قرار داده و معادلات منطقی انسانی را بسوی تبعیض های ناروا می کشاند، از موارد ضروری است. در محیط سالم فعالیت، مشارکت باید بر اساس بکارگیری ابزارهای منطقی انسانی باشد. هرگونه اجحاف جلوه گری جنشی یا جسمی، ریا و مکر، در مخدوش نمودن روابط و مناسبات انسانی تاثیر داشته و حاکمیت قانون را با مکر و حیله بسوی حاکمیت تبعیض می کشاند. در سیستم مشارکت اسلامی، افراد نمی توانند هر وسیله و ابزاری را برای بهره بردن از امکانات بیشتر بکار گیرند و در نتیجه موجب محرومیت صاحبان حق گردند!!
در میان تمامی ابزارهای مشارکت، شاید استفاده از مکر و زیبایی های ظاهری و طنازی رفتار، بیشترین تأثیر را در خارج کردن مبادلات و ارتباطات انسانی از مسیر خود داشته است، زیرا فرد طناز سعی دارد از تمامی سرمایه های جسمی خود بجای خلاقیت و سرمایة فکری استفاده کرده و از ضعف مردان در برابر قدرت طنازی زنان، بهره گیرد تا امکانات و قدرتها را بسوی خود سرازیر نماید.
 در سیستم مشارکت اسلامی، ابزار مشارکت، ابزاری منطقی و عقلایی است هر گونه حرکتی که به خارج شدن سیستم عقلانی از ضوابط خود کمک نماید، مطرود است و بعنوان شیوه ای برای حاکمیت تبعیض بجای اجرای عدالت، نه طنازیهای جسمی و رفتاری، لذا تمای افرادی که از این حربه برای سست نمودن تفکر و جلب توجه بسوی خود استفاده می کنند بعنوان استفاده از حرکتی جنون آمیز- در جهت نفی تفکر صحیح- مطرود خواهند گردید.
زنان باید بدانند نظام مشارکت آنان بر اساس رفتار سلیم انسانی و تعقل و تفکر، طراحی شده است و در این روش مهمترین محور: در پایداری، حرکت و باور، خود زنان هستند. این روش، زن را انسانی جنسی نمی بیند. بلکه انسانی متفکر می داند که برای اثر بخشیو کارایی خود در جهت رشد بشریت، گام برداشته و لباس مدیریت بر پایه مشارکت اسلامی را بر تن کرده است.
این تفکر، هر زنی را برای خارج کردن سیستم، از عدالت بسوی تبعیض، با استفاده از جنسیت بعنوان ابزار کار بکار گیرد، مطرود تلقی نموده و با او مبارزه خواهد کرد. بدین سبب زنان با تحقق هدف لباس اسلامی خود- یعنی مشارکت اسلامی – اصل برابری و مساوات زنان را در مشارکت بر اساس ارائه امتیازهای فکری و خلاقیتی در اجتماع به ثبوت می رسانند و هر گونه تحریک تعمدی را در محیط اجتماعی به مثابه تلاش برای بازگرداندن سیستم بسوی تبعیض، تلقی می نمایند.
 
-مساوات میان زن و مرد ( دو جنس مخالف):
عدالت اسلامی ایجاب می نماید که امکانات برای رشد تمامی افراد بشر، بر اساس استعداد و خلاقیت آنان گسترش یابد و در اختصاص امکانات به افراد، جنسیت بعنوان عامل تعیین کننده مطرح نباشد.
لباس رسمی مشارکت اسلامی، زنان را به سبب حذف جلوه گریهایی که بعنوان امتیازات کاذب محسوب میگردد، در یک سطح قدرتی برابر، در مقابل مردان قرار می دهد و شیوة مشارکت را براساس ارائه امتیازات منطقی بشری، به پیش می راند.
حذف جلوه گیری رفتاری و جسمی زن از زن شخصیتی همچون کارگزار رسمی ( با لباس رسمی) می سازد که این کارگزار دارای آنچنان توان فکری است که نیازی به خدشه دار ساختن روابط در سیستم مشارکت ندارد. و در حقیقت حجاب نه تنها به نیرومند کردن نیروی کار زنان پرداخته بلکه به سبب ایجاد فضای مناسب، به گستردگی مشارکت آنان کمک می نماید.
همچنین حجاب نشان میدهد که رهبر مشارکت اسلامی، در برنامه ریزی خود بر نیروی انسانی و نگاه داشتن این نیرو در فضای سالم فعالیتی، تاکید می کند و تلاش دارد نه تنها هرگونه تبعیضی را از روابط کار محو سازد، بلکه به توسعه و پایداری ارزشهای در بهره وری نیروی انسانی مدد نماید.
 
--